نویسنده: محمد حسین حق‌شناس




 

چکیده:

در دائره عبد و مولا و عبودیت بندگان در برابر پروردگار، ارتباط وسیعی وجود دارد به طوری که خداوند با ایجاد بعضی از بلایایی که نصیب انسان‌ها می‌کند یا به خاطر آزمایش افراد است و یا برای دفع و جلوگیری از ضرر زیاد در آینده می‌باشد و یا به خاطر علاقه زیادی است که خداوند نسبت به بندگانش دارد و می‌خواهد از راه راست دور نگردد از این رو سوال پیش می‌آید که:
آیا دشواری‌هایی که نصیب انسان می‌شود، نعمت است؟
و اگر اینگونه است آیا باید همراه با صبر بر بلایا، شاکر هم باشیم یا نه؟
و اینکه صبرها چند گونه هستند و کدام یک از نظر رتبه و منزلت والاتر می‌باشد؟ که به تمام آن‌ها می‌پردازیم.
انسانی که ضعیف و ناتوان است در هر لحظه محتاج و نیاز به یک قدرت نامتناهی دارد و همیشه در حال درخواست و طلب می‌باشد بنابراین درخواستش باید منطقی باشد و از طلب کردن بی جا دوری بورزد و درخواستش باید همراه با آدابی باشد که در آیات و روایات وارد شده است و این‌ها از این قبیل می‌باشد: دعا در زمان مناسب، با تضرع و خشوع، ستایش و تمجید پروردگار، اعتراف به گناه و دیگر مواردی که خواهد آمد، می‌باشد.
کلید واژه: بلا و مصیبت، صبر، استجابت دعا، طلب و دعا، شُکر، خشوع و خضوع

مقدمه:

خداوند متعال دوستدار این است که با بنده‌اش ارتباط برقرار کند و خواهان ارتباط با اوست و باید با کسی ارتباط داشته باشیم که علاقه‌مند ما باشد و این کسی نیست جز حق تعالی. وقتی بنده‌ایی به خدا می‌گوید بد کردم و ای کاش آنچه را که تو در آن رضایت داشتی اطاعت می‌کردم نه تنها خداوند از این مسئله خشنود می‌شود بلکه او را با آغوش باز قبولش می‌دارد لذا هر کسی باید علاقه و محبّت خود را با توبه کردن در نزد خداوند اظهار کند و در حقیقت برگشت از گناه و خطا بهترین راه محبوبیّت نزد پروردگار است؛ و خودش در قران کریم فرموده است توبه‌کنندگان را دوست دارم از این رو خداوند ما را در این امر بی جواب نخواهد گذاشت و اوست که فرموده مرا بخوانید تا (دعای) شما را بپذیرم! و از ما خواسته است که به درگاه او دعا و توبه کنیم چرا که گفتگو با پروردگار، رمز رشد و تربیت انسان است.
و حال آنکه خداوند انسان را خلیفه و جانشین خودش قرار داده است و تمام اعمال و کردار انسان باید طبق دستور و فرمان حق تعالی باشد و هیچگونه تصرفِ استقلالی ندارد. اما در عین حال انسان را چنان شریف قرار داده است که قلبش حرم خداوند است و در حقیقت، دلش خانه خداست پس چگونه انسان غیر خداوند را در حریم خصوصی خداوند جای بدهد.
پس با این اوصافی که برای انسان در نظر گرفته شده است او می‌تواند به بی‌نهایت وصل شود و رابطه‌اش را هر لحظه به لحظه نزدیک‌تر و قوی‌تر نماید؛ و درجه و مرتبت‌های زیادی را کسب کند و به اوج کمالی که خداوند برای انسان قرار داده است برسد.
رابطه متقابل بین خداوند و بنده:
حدیثی از طرف خداوند رسیده، که شش عمل از بنده‌اش، خواسته است که خداوند هم جزا و پاداش هر یک از عمل‌ها را ضمانت کرده است و این یک ارتباط عمیقی است که انسان‌ها می‌توانند با خدای خودشان داشته باشند خدایی که مالک و صاحب هر چیز در این عالَم است حتی خداوند این ارتباط را فقط در حدیث قدسی بیان نکرده است بلکه این رابطه مهم را در قرآن کریم و در آیات متعددی متذکر شده است که به بعضی از آن آیات اشاره خواهیم کرد اما از این شش رابطه فقط به دو مورد اخیر آن اکتفا می‌کنیم:
خداوند تبارک و تعالی می‌فرماید: یا عبادی ستّة منّی و ستّة منکم:
بندگان من! شش چیز از شماست و شش چیز از من:
1- المغفرة منّی و التّوبة منکم.
توبه از شما و آمرزش از من.
2- و الجنّة منّی و الطّاعة منکم.
طاعت از شما و بهشت از من.
3- و الرّزق منّی و الشکر منکم.
شکر از شما و روزی از من.
4- و القضاء منّی و الرّضاء منکم.
رضا از شما و قضا از من.
5- و البلاء منّی و الصبر منکم.
صبر از شما و بلا از من.
6- و الإجابة منّی و الدّعاء منکم.
و دعا از شما و اجابت از من. (1)
1. بلا و صبر: «البلاء منّی و الصبر منکم»
خداوند مصیبت‌ها را به این خاطر در دنیا قرار داده است که به وسیله آن انسان را مورد آزمایش قرار دهد تا از دنیا جدا شود و او را به خودش نزدیک کند و دست انسان از دنیا رهایی یابد و انسان از یاد خداوند غافل نشود.
خداوند در سوره بقره آیه 155 می‌فرماید: وَ لَنَبْلُوَنَّکُم بِشیَ‌ْءٍ مِّنَ الخْوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَ الْأَنفُسِ وَ الثَّمَرَات وَ بَشِّرِ الصَّابرِین.
و حتما شما را به اندکی از ترس و گرسنگی و کاهشی از مال‌ها و جان‌ها و محصولات (درختان، یا ثمرات زندگی از زن و فرزند) آزمایش خواهیم نمود و شکیبایان را مژده ده.
بنابر آیه شریفه ترس و گرسنگی، زیان مالی و جانی و کمبود محصولات از وسایل آزمایش به شمار می‌رود؛ و ترس از دشمن، در محاصره‌ی اقتصادی قرار گرفتن، فرزندان را به میدان‌های جنگ و جهاد فرستادن، از جمله امتحانات الهی است. که خداوند برای پیروزی در آزمایشات انسان‌ها را به صبر سفارش کرده است؛ و هر کسی باید در برابر مشکلات از یاد خداوند و توکل کردن بر او کمک بگیرد. (2) از اینرو تمام انسان‌ها حتّی پیامبران در معرض آزمایش و امتحان الهی هستند و آزمایش‌ها نسبت به یکدیگر یکسان نیستند و آزمایش‌های پروردگار به این منظور نیست که ابهام را رفع کند، بلکه برای برانگیختن استعدادها و رشد انسان‌ها می‌باشد؛ و تمام مشکلاتی که در زندگی یکایک افراد اتفاق می‌افتد فقط به خاطر آزمایش الهی نیست، گاهی این امور برای کیفر اعمال خود انسان‌ها می‌باشد. گاهی اوقات انسان‌ها مرتکب بعضی از گناهان شده که دچار بعضی از گرفتاری‌ها می‌شوند. چنانچه حضرت علی علیه السلام می‌فرماید: إِنَّ اللَّهَ یَبْتَلِی عِبَادَهُ عِنْدَ الْأَعْمَالِ السَّیِّئَةِ به نقصِ الثَّمَرَاتِ وَ حَبْسِ الْبَرَکَاتِ وَ إِغْلَاقِ خَزَائِنِ الْخَیْرَاتِ لِیَتُوبَ تَائِبٌ وَ یُقْلِعَ مُقْلِعٌ وَ یَتَذَکَّرَ مُتَذَکِّر (3)
خداوند، بندگان خود را به خاطر کیفر کارهای زشت آنان، به کاهش میوه درختان، و به ناباریدن باران، و بستن گنجینه‌های خیر به روی ایشان، مبتلا می‌سازد تا توبه خواه توبه کند، و معصیت کار دل از معصیت بکند، و پند گیرنده پند بپذیرد.
از اینرو خداوند، بندگان خود را به خاطر اعمال فاسدشان، گرفتار می‌کند تا شاید در درگاه حق توبه کنند.
مسئله آزمایش آنچنان مورد اهمیت قرار دارد که آیات متعددی در این زمینه وارد شده است از جمله آیه 31 سوره محمد که در این آیه شریفه بیان کننده این مسئله است که خداوند مردم را با تکالیف دینی مورد آزمایش قرار می‌دهد تا افرادی که در این آزمون صابر بودند مشخص شود و اعمال هر کسی مورد بررسی قرار بگیرد و افراد خوب و بد از هم جدا شوند و هر کسی هم نسبت به اعمال خودش آگاهی پیدا کند.
به دلیل اینکه در آزمایشات الهی سر بلند بیرون بیائیم باید به چند امر توجه داشته باشیم:
1. در برابر آزمایشات الهی صبر و مقاومت را پیشه کار قرار بدهیم.
2. به این مسئله توجّه داشته باشیم که حوادث و مشکلات سپری می‌شوند و زود گذر هستند.
3. تاریخ و سرگذشت افراد را که با مشکلات مواجه می‌شدند را مطالعه کنیم و اینکه عبرت بگیرم که چگونه با آن مواقع دست و پنجه نرم می‌کردند.
4. بدانیم هیچ محنت و رنجی نسیت که از دید و منظر پروردگار بیرون باشد و همه چیز در دنیا حساب و کتاب دارد و برای هر کدام ارزش و مرتبه‌ای محسوب می‌گردد. (4)
بهترین واقعه‌ای که می‌تواند برای ما عبرت بزرگی باشد و این چهار عملکرد را در برابر مشکلات بررسی کنیم و از آن، بالاترین درس‌ها و آرمان‌ها را یافت کنیم واقعه کربلا می‌باشد که چگونه امام حسین علیه السلام و حضرت زینب سلام الله علیها در برابر این رنج عظیم که در طول تاریخ واقعه‌اش بی‌نظیر بوده است و خواهد بود ایستادگی تمام داشتند و اگر در این تاریخ کمی مطالعه داشته باشیم و بفهمیم که امام حسین علیه السلام در هر حادثه عظیمی که برایشان اتفاق می‌افتاد چه کلماتی را بر زبان مبارکشان جاری می‌کردند هیچگاه سختی‌هایی که در زندگی برای ما وارد می‌شود را به حساب نخواهیم آورد لذا جا دارد که یکی از کوچک‌ترین لحظات حضرت را که چه کلمات گوهرباری فرمودند بیان کنیم وقتی که بر روی دستان حضرت، فرزندش تیر خورد و به شهادت رسید اینگونه فرمودند: هَوَّنَ عَلَیَّ مَا نَزَلَ بِی أَنَّهُ به عینِ اللَّه - چون خداوند این مصیبت مرا می‌بیند برایم قابل تحمل است. (5)
بار دیگر خداوند در آیه شریفه 21 سوره مبارکه سجده از گرفتاری و رنج کشیدن انسانها به میان آورده است و به موضوع جدیدی پرداخته است اینکه عذاب‌های دنیوی را مثلا از قبیل بیماری، شکست‌ها و قحطی و... قبل از عذاب بزرگ‌تر که در آخرت قرار دارد انسان‌ها را به این رنج می‌چشاند که هم از راه نادرستی که در آن قرار دارد برگردد و به یاد پروزدگار بیافتد و هم در صورت برگشت دیگر از عذاب بزرگ‌تر رهایی یافته است. از اینرو یکی از سنّت‌های الهی، این است که گنهکار را گرفتار کند تا با توبه خودش را پاک کند و در راه و روش تربیت همیشه و در همه جا، محبّت کردن به شخص گنهکار کارائی ندارد، گاهی باید به صورت تند و قهر آمیزی برخورد کرد. چون دشواریهای دنیوی یک نوع زنگ بیدار باش، می‌باشد و این زمینه‌ای برای توبه صورت می‌گیرد تا گنهکار با برخورد با تلخی‌ها به خودش بیاید.
بلا را باید، نعمت و خوشی را مصیبت تصور کنیم و هر مصیبتی که به ما می‌رسد باید آن را از طرف خداوند و به حسن ظن تعبیر کنیم و بگوئیم که حکمتی دارد که تنها خداوند از آن علم دارد؛ و در این موضوع خداوند به حضرت داود علیه السّلام فرمود: ای داود من بهشت را با خشتی از طلا و نقره آفریدم و سقفش را از زمرّد و گِلش از یاقوت و خاکش را از مشک خوشبو و سنگ‌هایش را از درّ و لؤلؤ و ساکنانش را حور العین قرار دادم، آیا می‌دانی این‌ها را برای چه کسی مهیّا ساخته‌ام؟
گفت: خیر.
فرمود: برای گروهی است که بلا را نعمت و خوشی را مصیبت به حساب آورند.
شکی نیست که بلاها موجب عوض می‌شود و ثواب آنها به خاطر صبر بر آن‌ها است و فواید زیادی دارد، چون کفّاره گناهان محسوب می‌گردد و در ایّام بیماری به یاد نعمت سلامتی می‌افتد و انسان را بر توبه و دادن صدقه ترغیب می‌نماید و چیزی است که خدا برای بنده اختیار کرده است. (6)
هر شخصی باید سعی کند اتفاقاتی که از طرف خداوند صادر می‌شود را با حسن ظنّ تعبیر کند تا ان شاء الله به ارزش دادن‌ها و ندادن‌های خداوند پی ببریم و بدانیم که شکر حقیقی هر نعمت درک ارزش آن نعمت است.
با بررسی در احادیثی که از معصومین به دست ما رسیده است هر یک از بزرگواران نسبت به مصیبت‌ها و بلاها تعبیراتی زیبا دارند و به دلیل کثرتشان نمی‌توان به آن‌ها پرداخت اما برای نمونه جا دارد به یکی از آن‌ها پرداخت.
اشرف موجودات، علیه و اله افضل التّحیّات، پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم تعبیرات زیادی را در یک حدیث طولانی گمارده است از قبیل اینکه اگر در دنیا و آخرت عزت الهی را خواستار است باید به بلایای شدیدی امتحان شود اگر می‌خواهد به مرتبه رفیعی نزد پروردگار پیدا کند نباید از محنت و رنج‌ها فراری باشد چراکه صبر بر مصیبت لذتی است از نعمتهای لذیذ دنیا که با تمام شدن آن محنت، باز شوق طلب آن لذت را دارد به خاطر اینکه در زیر آتشِ محنت، انواری از نعمت‌ها گنجانده شده است.
در حقیقت رنج کشیدن در این دنیا سبب نجات از آخرت می‌شود چه بسا با سپری کردن از بلایا، چراغ و راهنما و هدایت مومنین قرار می‌گیرد و در این حال مونس و دوستداران کسانی می‌شود که در نزد پروردگار از مقربین الهی هستند و از همه مهم‌تر با صبر بر مصیبت‌ها و بدون اینکه از رنج و درد در نزد خداوند شکوه و شکایت کند حق شکر را به جا آورده است و از فیض رحمت الهی هیچگاه محروم نمی‌گردد. این‌ها مضامینی بودند که در حدیث شریف آمده بود اما بهتر است این تعبیرات را از کلام و گفته معصوم علیه السلام بخوانیم تا لذت صبر بر بلا را در قلبمان حس کنیم. چنین می‌فرمایند:
ما که گروه پیغمبران هستیم، از جهت بلا سخت‌ترین مردمان هستیم. به عبارتی دیگر بلاهای ما بیشتر از بلاهای دیگران است و در میان مؤمنان و دوستان ما هم، هر کس که مرتبه او در نزد پروردگار رفیع‌تر است بلاهای او هم بیشتر است، و هر که بلا را چشید و مزه و کیفیّت او را درک کرد و همراه با صبر و شکیبائی ملازم شد، لذّتی را درک می‌کند که به لذیذترین نعمتهای دنیا، نمی‌رسد، و هر که لذّت و کیفیّت صبر را درک کرد، بعد از زوال بلا شوق آن را دارد و خواهان آن لذّت است، چرا که حکیم علی الاطلاق به مقتضای حکمت و عدالت، قرار داده است و در زیر آتش‌های بلا و محنت، انوار سرور و نعمت، گذاشته است و در زیر انوار نعمت، آتش‌های بلا و محنت، گذاشته است چه بسیاری از آدمیان، به وسیله بلاها و محنت‌ها، از عذاب آخرت نجات یافتند، و چه بسیاری از افراد به وسیله نعمت دنیا به هلاکت رسیدند و مستحقّ عذاب و عقاب شدند.
خداوند متعال هیچ بنده‌ای از بندگان خود را از زمان آدم تا خاتم مدح نکرده است، مگر بعد از اتیان او به حقّ عبودیّت الهی و بعد از اینکه او را به بلاهای شدیده امتحان کند. پس عزّت‌های الهی به بنده خودش در آخرت به تأمّل ظاهر می‌شود، که ابتدای آن امتحانات عظیمه و بلاهای شدیده است، که خداوند عزّت در دنیا به او کرده؛ و در واقع عزت‌ها و کرامتهای آخرت، نتیجه بلاهای دنیوی است و عزّتهای دنیوی بدایاتی است که نهایت آن بلاهای اخروی است و بلاهای اخروی نتیجه عزّتهای دنیوی است، چنان که به مقتضای عدالت است.
و هر که از دام بلاها بیرون رفت و از کدورت‌ها و آلودگی‌ها پاک و خالص شد، چراغ مؤمنین و راهنمای مؤمنین می‌گردد، و مؤمنان از او راه می‌یابند، و مونس مقرّبان الهی می‌شود، و دلالت‌کننده و مقصد رساننده اهل مقاصد و حاجات می‌گردد.
و در بنده‌ای که از محنتی شکایت کند در حالی که پیش از آن محنت به چندین نعمت متنعّم بوده است خیر و خوبی نیست و در دنیا و آخرت در عقب هم به چندین نعمت متنعّم خواهد بود، و هر که حقّ صبر را در هنگام نزول بلا بجا نمی‌آرد، همچنین حقّ شکر را در وقت وسعت و رخا بجا نمی‌آرد، و هر که حقّ شکر را در وقت وسعت و فراخی نعمت بجا نمی‌آرد، حقّ صبر را در بلا و تنگی بجا نمی‌آرد، و هر که از هر دو محروم است، نه در بلا صبر دارد و نه شکر در نعمت، پس او از جمله مطرودین است و از رحمت الهی محروم است. (7)
و از امام موسی بن جعفر علیه السلام رسیده است که مومن را همانند دو کفه میزان دانسته و هر چه شخص از ایمان بیشتری برخوردار باشد ابتلایش بیشتر خواهد بود تا در محضر خداوند متعال گناهی نداشته باشد. (8) و یا امام صادق علیه اسلام بلا را زینت مومن تعبیر می‌کند و این عزتی است که برای مومن در دنیا در نظر گرفته شده است و برای صاحبان عقل، دلیل بر قوّت عقل و کمال ایمان محسوب می‌شود. (9) بنابراین اجر و پاداش بزرگ همراه با بلای بزرگ است و خداوند کسی را دوست ندارد مگر اینکه او را به بلا مبتلا کند.
حضرت موسی علیه السّلام در مناجاتش به پروردگار عرض می‌کند:
أی ربّ، أی خلقک أحبّ إلیک؟ خداوندا، کدام بنده در نزد تو بیشتر محبوب است؟
قال: من إذا أخذت حبیبه سالمنی
خداوند فرمود: کسی که وقتی من دوستش را از وی بگیرم، در برابر اراده من تسلیم می‌شود شکایت نمی‌کند.
قال: فأیّ خلق أنت علیه ساخط؟
موسی عرض کرد: خداوندا، به کدام بنده‌ات بیشتر خشمناک می‌شوی؟
قال: من یستخیرنی فی الأمر فإذا قضیت له سخط قضائی.
خداوند فرمود: از بنده‌ای که در امری با من استخاره می‌کند. وقتی که انجام کاری را به وی دادم خشمناک می‌شود.
و حدیث دیگری روایت شده است که مضمونش شدیدتر از مضمون حدیث قبلی می‌باشد و آن این است که خداوند به موسی فرمود: أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا، من لم یصبر علی بلائی و لم یرض به قضائی فلیتّخذ ربّا سوائی.
ای موسی، من خدای یگانه هستم و غیر از من خدایی نیست. هر کس به بلای من صبر نمی‌کند و به قضای من راضی نمی‌شود، برای خود خدایی غیر از من پیدا کند. (10)
فضیلت شیعه در صابر بودن:
اینکه شیعیان در برابر بلایی صبر می‌کنند از فضیلت زیادی برخوردارند و حتی از بیان امام صادق علیه السّلام روایت شده است که شیعیان از امامان صابرتر هستند که ایشان فرمودند:
إِنَّا صُبَّرٌ وَ شِیعَتُنَا أَصْبَرُ مِنَّا
قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ کَیْفَ صَارَ شِیعَتُکُمْ أَصْبَرَ مِنْکُمْ
قَالَ لِأَنَّا نَصْبِرُ عَلَی مَا نَعْلَمُ وَ شِیعَتَنَا یَصْبِرُونَ عَلَی مَا لَا یَعْلَمُونَ (11)
ما صابر هستیم ولی شیعیان ما از ما صابرتر می‌باشند.
عرض کردم قربانت گردم چگونه شیعیان شما از شما صابرتر هستند.
فرمود ما می‌دانیم و صبر می‌کنیم و شیعیان ما صبر می‌کنند و نمی‌دانند چه خواهد شد.
خداوند کریم نسبت به هر عمل نیکوئی اجر و پاداش به بندگانش عنایت می‌کند اما برای کسانی که در برابر بلایا صابر هستند، عنایت ویژه‌ایی نسبت به آن‌ها تفضل فرموده است و این بهترین و بالاترین سعادتی است که نصیب آن‌ها می‌شود و این عنایت ویژه به هفت امر بر می‌گردد:

1. نصرت و یاری خداوند:

خداوند متعال یاری خودش را چهار مرتبه در قرآن متذکر شده است و آن‌ها را در سوره انفال آیه 46 و 66 و در سوره بقره آیه 153 و 249 فرموده است که در آیه 153 سوره بقره چنین می‌فرماید: یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرین.
ای کسانی که ایمان آورده‌اید از صبر و نماز کمک بجویید، که همانا خداوند با صابران است.
وقتی کسی ضعیف و ناتوان است باید خودش را به یک قدرت بالاتری وصل نماید پس وقتی انسانی که ضعیف است دچار حوادث ناگوار می‌شود و به قدرت نامحدود الهی متصل نباشد قطعاً متلاشی می‌گردد و با داشتن ارتباط با پروردگار، خودش را در این مواقع نباخته و از آن بالاتر حوادثی که برایش متحمل شده را بزرگ نمی‌پندارد.
و شخص ناتوان باید به گونه‌ای حمایت قدرت نامتناهی را جلب نماید که بهترین عمل برای جلب او استعانت جستن از صبر و نماز است که به دنبال آن یاری و نصرت او حاصل می‌گردد.

2. محبت خداوند:

خداوند نسبت به کسانی که در برابر ناگواری‌ها استقامت می‌ورزند محبت و دوست داشتنش را به آن‌ها ابراز و اظهار می‌نماید و آن چیزی که به انسان روحیه می‌بخشد و صبر بر بلایا را آسان‌تر می‌کند این است که این صبر برای خداوند بوده و در راه اوست و هم می‌دانیم که با صبر بر این‌ها سبب خشنودی و محبت او را جلب کرده‌ایم و همچنین در سوره آل عمران آیه 146 می‌فرماید: وَ کَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثیرٌ فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَکانُوا وَ اللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرین
چه بسیار پیامبرانی که مردان الهی فراوانی به همراه آنان جنگ کردند! آن‌ها هیچ گاه در برابر آنچه در راه خدا به آنان می‌رسید، سست و ناتوان نشدند (و تن به تسلیم ندادند) و خداوند استقامت‌کنندگان را دوست دارد.

3. بهشت:

وقتی کسی آنچرا که به او می‌رسد شکایت نمی‌کند و برای خداوند صبر را پیشه می‌کند قطعا خداوند چیزی به نام بهشت برایش در نظر می‌گیرد پس دانسته می‌شود که خداوند بهشت را به بهانه، به کسی نمی‌دهد بلکه به چیزی که ارزش دارد و بها دارد در عوضش می‌پردازد لذا این مقام عالی را در عوض اینکه در راه خدا صبر و استقامت به خرج داده است، داده می‌شود؛ و خداوند در سوره فرقان آیه 75 این مسئله را خاطر نشان کرده است و می‌فرماید: أُوْلَئکَ یجُزَوْنَ الْغُرْفَةَ به ما صَبرُواْ وَ یُلَقَّوْنَ فِیهَا تحِیَّةً وَ سَلَمًا
آنهایند کسانی که در مقابل صبرشان غرفه‌ها و درجات برتر (بهشت) را پاداش داده می‌شوند، و در آنجا با تحیّت و سلامی (از سوی خدا و فرشتگان) رو به رو می‌گردند.
و حتی در روایت به این پاداش اشاره شده است که رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله فرمود:
من دفن ثلاثة و صبر علیهم و احتسب وجب له الجنّة
فقالت: امّ ایمن و اثنین؟
فقال: من دفن اثنین و صبر علیهما و احتسبهما وجبت له الجنّة
فقالت: امّ ایمن و واحد؟
فسکت و امسک فقال: یا امّ ایمن من دفن واحدا و صبر علیه و احتسب وجبت له الجنّة (12)
کسی که سه فرزندش بمیرند و او بر مرگ آن‌ها صبر پیشه سازد و به حساب خدا بگذارد (یعنی برای رضای خدا صبر کند) بهشت بر او واجب می‌شود.
ام ایمن عرض کرد: اگر دو فرزند از او فوت شود چگونه است؟
حضرت فرمود: هر کس دو فرزند از او بمیرد و او برای رضای خدا صبر کند بهشت بر او واجب می‌گردد.
ام ایمن نیز عرض کرد: اگر یک فرزند از کسی فوت شود چطور است؟
حضرت ساکت شد و قدری مکث کرد بعد فرمود: ای ام ایمن! هر کس یک فرزند از او فوت گردد و او برای خدا صبر پیشه کند بهشت بر او واجب می‌شود.
به خاطر مصیبت منزوی شدن، برابر است با عدم رضایت از خداوند:
عثمان یکی از یاران پیغمبر بود ایشان خیلی اهل آمد و شد بود. یک بچه داشت، که بچه‌اش از دنیا رفت و از غصه‌ی بچه‌اش رفت خانه و دیگر بیرون نیامد. پیامبر احضارش کرد و گفت: چرا دیگر در جامعه حضور نداری؟ چرا منزوی شدی و گوشه گیری می‌کنی؟ گفت: آقا، داغ دیده‌ام! کمرم شکسته، روحم آسیب دیده است.
فرمود: آیا نمی‌خواهی از اجرها و الطاف الهی در قیامت برخوردار باشی؟
گفت: چرا. گفت: خوب این گوشه گیری مورد رضایت اسلام نیست. (13)

4. پاداش بی حساب:

اینکه خداوند برای صابران با استقامت به پاداش بی حساب مقرر فرموده به این خاطر است که هیچ عمل و کرداری به پاداش صبر و استقامت نخواهد رسید لذا در پیشگاه خداوند باید برترین اجر و پاداش را داشته باشند. پس کسانی که گرفتار حوادث ناگوار واقع شدند و در برابرش صابر بودند برایشان نه میزان سنجشی وجود دارد و نه برایشان نامه عملی باز خواهد شد این است پاداش بی حساب برای اینگونه افراد و چه خوب اجری است. بنابراین خداوند در سوره زمر آیه 10 می‌فرماید: قُلْ یا عِبادِ الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّکُمْ لِلَّذینَ أَحْسَنُوا فی هذِهِ الدُّنْیا حَسَنَةٌ وَ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةٌ إِنَّما یُوَفَّی الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ به غیرِ حِساب
بگو: «ای بندگان من که ایمان آورده‌اید! از (مخالفت) پروردگارتان بپرهیزید! برای کسانی که در این دنیا نیکی کرده‌اند پاداش نیکی است! و زمین خدا وسیع است، (اگر تحت فشار سران کفر بودید مهاجرت کنید) که صابران اجر و پاداش خود را بی‌حساب دریافت می‌دارند!»
5 و 6 و 7 . بشارت و درود و رحمت و هدایت از جانب پروردگار:
این الطاف و درود و رحمت‌هایی که از طرف خداوند متعال به آن‌ها می‌رسد در حقیقت یک نیروی بزرگی برای آن‌ها است که در این راهِ پر گرفتار دچار اشتباه و انحراف نشوند به این خاطر خداوند بر این مومنان خودش درود و صلوات می‌فرستد و این یک رحمت خاصی است که صابران در آن غرق هستند و این تشویقی است از طرف پروردگار تا در این امر مقاوم و پایدار باشند و در ضمن با صبرشان هدایتشان را قطعی و مسلم کردند در حالی که برای بسیاری از انسان‌ها برای هدایت یافتن از جانب پروردگار یک آرزو به حساب آمده است در حالی که برای صابران هدایتشان قطعی تلقّی شده است. پس چرا این موقعیت با ارزش را از دست بدهیم، موقعیتی که خداوند بر آن وعده قطعی داده است.
خداوند در سوره بقره آیه 155 و 156 و 157 می‌فرماید: وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ * الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ * أُوْلَئکَ عَلَیهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَ رَحْمَة وَ أُوْلَئکَ هُمُ الْمُهْتَدُون
و بشارت ده به استقامت‌کنندگان! * همان کسانی که چون مصیبتی بر آن‌ها وارد شود گویند: همانا ما از آن خداییم (ملک حقیقی اوییم به ملاک آنکه خلق و حفظ و تدبیر امور و اعدام ما به دست اوست) و همانا به سوی او باز خواهیم گشت. * آن‌ها هستند که بر آن‌ها درودها و رحمتی از جانب پروردگارشان می‌رسد، و آن‌ها هستند که رهیافته‌اند.
دنیای فانی با بلا و مصیبت آمیخته و عجین شده است و چه خوب است که شخص مومن از این شش عنایت خداوند بهره‌مند شود و هم از این بلایا عبرت‌های ارزشمندی را کسب کند.
بهترین راه برای آسوده بودن و آرامش داشتن در بین ناگواریهای زندگی و شدائد و سختی‌هایی که به بندگان وارد می‌شود صبر کردن در برابر آن‌ها می‌باشد که بدون صبر و طاقت و استقامت در مقابل آن‌ها انسان را از پای در می‌آورد بنابراین اندکی از فوائد و ویژگی‌های صبر سخن گوئیم و آیات مربوط به آن ویژگی را بیان نمائیم:
اینکه شخصی در برابر مشکلات صبور است هیچگاه فکر نکند که از خودش است و یا خودش توانسته است که بر این فضیلت باقی بماند در حالی که ریشه و منشأ صبر از خداوند متعال بوده است و چیزی از خود نداشته است بلکه اوست که به او عنایت داشته است و باید بر این نعمت شکر زیادی را به جا آورد لذا نه تنها صبر بلکه هر توفیق دیگری، از ناحیه خود او می‌باشد. چنانچه خداوند در سوره نحل آیه 127 می‌فرماید: وَ اصْبِرْ وَ ما صَبْرُکَ إِلاَّ بِاللَّه - و (بر ابلاغ رسالت) صبر کن و صبرت جز به (توفیق و یاری) خدا نیست. بنابراین فرد صابر باید شکر خداوند را به جا آورد و بسیار حائز اهمیت است اما اغلب افراد از آن غافل هستند و توجه ویژه‌ایی نسبت به آن ندارند این است که صبر باید به همراه شُکر باشد و همانطور که خداوند این امر مهم را چهار بار با عبارت لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ در قرآن کریم وارد نموده است و آن‌ها عبارتند از: سوره سبأ آیه 19، سوره لقمان آیه 31، سوره شوری آیه 33 و در سوره ابراهیم آیه 5 چنین می‌فرمایند: وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسی بِآیاتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ إِنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُور
و حقّا که ما موسی را با نشانه‌ها و معجزات خود (مانند عصا و ید بیضا و کتاب تورات) فرستادیم که قوم خود را از تاریکی‌ها (ی جهل و کفر و فسق) به سوی نور (ایمان) بیرون آر، و ایّام اللَّه را (روزهای منسوب به خدا نظیر روزهای پیروزی و شکست و حدوث نعمت‌های بزرگ و حادثه‌های تلخ و اعیاد و وفیات مذهبی را) به یادشان بیاور که همانا در این (تذکر) نشانه‌هایی (از تنبّه و عبرت) است برای هر شکیبای سپاسگزار.
و شکر گذاری به این خاطر است که مشکلات و سختی‌ها از نعم الهی محسوب می‌شود و در حقیقت در آن محنت حکمتی در کار بوده که ما انسان‌ها نسبت به آن جهل داریم و خداوند دانایِ حکیم است.
دیگر اینکه صبر سبب رضایت الهی واقع می‌شود چرا که او خود بر این عمل امر فرموده است البته به شرطی که شکیبائی به خاطر خداوند متعال باشد در نتیجه خشنودی او به دنبال خواهد داشت؛ و خداوند در سوره مدّثر آیه 7 می‌فرماید: وَ لِرَبِّکَ فَاصْبِرْ و برای پروردگارت شکیبایی کن.
ویژگی دیگری که دارد کلیدِ ورود به بهشت برین است و با صبر و شکیبائی می‌توان به این ورود، دست پیدا کرد و مسئله مهم‌تر این است که با ابزاری مثل صبر می‌توان چهره‌های صابران و مجاهدان را هم محک زد و هم شناخت که آیه مربوط به آن دو گذشت.

انواع صبر:

در مقام صبر، انواع گوناگونی وجود دارد که هر یک نسبت به دیگری درجه و رتبه‌اش بالاتر و ارزشمندتر می‌باشد.
از حضرت أمیر المؤمنین علیه السلام است که پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: الصبر ثلاثة:
1. صبر عند المصیبة - صبر در نزد مصیبت
2. و صبر علی الطاعة - صبر بر طاعت
3. و صبر عن المعصیة - صبر از معصیت
فمن صبر علی المصیبة حتی یردها به حسن عزائها کتب الله له ثلاث مائة درجة ما بین الدرجة الی الدرجة کما بین السماء الی الارض
و من صبر علی الطاعة کتب الله له ستمائة درجه ما بین الدرجة الی الدرجة کما بین تخوم الارض الی العرش
و من صبر عن المعصیة کتب الله له تسعمائة درجة ما بین الدرجة الی الدرجة کما بین تخوم الارض الی منتهی العرش. (14)
پس آنکه صبر بر مصیبت کند، خدای تعالی برای او سیصد درجه واجب می‌فرماید که میان هر درجه تا درجه دیگر به قدر میان آسمان تا زمین است.
و آن که صبر بر طاعت کند برای او ششصد درجه واجب می‌گرداند که میان هر درجه تا درجه‌ای به قدر فاصله زمین تا عرش است.
و آن که صبر بر معصیت کند، برای او نهصد درجه واجب می‌دارد که که میان هر درجه تا درجه‌ای به فاصله زمین تا انتهای عرش است.

آثار صبر

یکی از اثرهای آن این است که شخص صابر از مکاری‌های شیطان و دشمن ایمن است از اینرو شخصی که ترس و طمع داشته باشد و یا تقوا را در پیش راه خود قرار ندهد دشمن به راحتی می‌تواند نفوذ کند که برای خنثی کردن آن نیاز به صبر و تقوا داریم در این حال است که از دست دشمنان آرامش خاطر و امنیت پیدا می‌کنیم.
و خداوند در سوره آل عمران آیه 120 می‌فرماید: إِنْ تَمْسَسْکُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَ إِنْ تُصِبْکُمْ سَیِّئَةٌ یَفْرَحُوا بِها وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لا یَضُرُّکُمْ کَیْدُهُمْ شَیْئاً إِنَّ اللَّهَ به ما یَعْمَلُونَ مُحیط
اگر به شما خیر و نیکی برسد آن‌ها را بد حال می‌کند، و اگر بدی و ناخوشیی برسد آن‌ها بدان شاد می‌شوند و اگر صبر کنید و پروا پیشه کنید نیرنگ آن‌ها هیچ زیانی به شما نمی‌رساند، مسلّما خداوند به آنچه انجام می‌دهند (از نظر علم و توان) احاطه دارد.
از اینرو در برابر افراد حسود که یکی از خصوصیات این افراد اینگونه است که از رشد اشخاصی ناراحت می‌شوند بخواهیم رهایی یابیم داروئی جز صبر و تقوا شفاء بخش نیست و لذا وقتی از روحیّات دشمن با خبر هستیم باید به داروی متناسب خودش عمل کرد تا کاساز باشد.
مورد دوم، مددهای غیبی الهی است که به کمک شخص صابر می‌آید و این مدد در صورتی است که به مقاومتی ارزشمند مجهز باشیم و آن صبر به همراه تقوا می‌باشد و گرنه بدون تقوا چیزی جز لجاجت و یکدندگی نیست چنانچه خداوند در سوره آل عمران آیه 125 می‌فرماید: بَلی إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ یَأْتُوکُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا یُمْدِدْکُمْ رَبُّکُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ مُسَوِّمینَ
چرا اگر صبر کنید و پروا پیشه کنید و آنها به همین فوریت و جوش و خروش به شما روی آورند، پروردگارتان شما را با پنج هزار از فرشتگان نشاندار یاری می‌کند.
و حتمی بودن پیروزی و غالب شدن بر مشکلات و بلایا از آثار صبر به شمار می‌آید بنابراین شرط موفقیت در این امر، صبر و مقاومت است که خداوند متعال، بی‌کم و کاست به وعده‌هایش عمل می‌کند که در سوره اعراف آیه 137 می‌فرماید: وَ تَمَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ الْحُسْنی عَلی بَنِی إِسْرائِیلَ به ما صَبَرُوا سخن نیک پروردگارت بر بنی اسرائیل (وعده پیروزی آن‌ها) به پاداش صبر آنان کاملا تحقق یافت.
و سلام و تحیت فرشتگان در بهشت و اخذ پاداش اعلی از دیگر آثارهای صبر است.
2. اجابت و دعا: «الإجابة منّی و الدّعاء منکم»
نفس دعا باید دارای شرایط و خصوصیاتی باشد تا به اجابت برسد و دعایی که از نظر منطقی به دور باشد و به جا نباشد مسلما به اجابت نخواهد رسید و حتی با وجود مقتضی اجابت دعا قطعی نیست بلکه موانع اجابت هم باید از بین برود.
چطور وقتی، در حوضی که پر از لجن است اگر حوض را از آب زلال و شفاف پر کنیم آب زلال فاسد می‌شود چون مانع وجود دارد که نمی‌گذارد آب، پاکیزه بماند. بنابراین می‌توان لقمه و غذای حرام، سالم نبودن نیت انسان و مصلحت نبودن در اجابت دعا را از موانع اجابت برشمرد.
بنابراین با وجود مقتضی و عدم موانع، دعا سالم است و به اجابت خواهد رسید چنانکه خداوند در سوره بقره آیه 186 می‌فرماید: فَإِنی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُواْ لیِ
(بگو که) من حتما (به همه) نزدیکم، دعای دعاکننده را هنگامی که مرا بخواند اجابت می‌کنم.
و همچنین آیه دیگری وجود دارد که این آیه شریفه را در اتمام جلسه‌ها و دیگر برنامه‌ها از آن یاد می‌کنیم و با خواندن آن به لطف پرودگار دعاهایمان به اجابت می‌رسد که در سوره نمل آیه 62 می‌خوانیم: أَمَّن یجُیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ وَ یَجْعَلُکُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَ ءِلَهٌ مَّعَ اللَّه قَلِیلًا مَّا تَذَکَّرُون
(آیا آن شریکان بهترند) یا کسی که (دعای) شخص گرفتار را هنگامی که او را می‌خواند، پاسخ می‌دهد و آسیب و گرفتاریش را برطرف می‌سازد، و شما را جانشینان (روی) زمین قرار می‌دهد (جانشینان خدا در روی زمین، و حاضران در جای رفتگان)؟ آیا با خدای یکتا معبودی هست؟ بسیار اندک متذکّر می‌شوید!
اگر به این آیه توجه داشته باشید، می‌بینید عبارت الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ در بین یجُیبُ و یَکْشِفُ السُّوءَ قرار گرفته است یجیب به این معنا است که خداوند پاسخ می‌دهد و اجابت می‌کند و عبارت یَکْشِفُ السُّوءَ به این معنا است که خداوند سوء و گرفتاری را برطرف می‌کند و این تاکیدی است برای استجابت دعا، از اینرو با این وجود خداوند دعای کسی را که واقعا مضطر است را به اجابت خواهد رساند.
وقتی بنده از بنده‌ایی درخواست می‌کند قبل از آن کارهایی را انجام می‌دهد تا مبادا جواب رد بشنود از جمله درست بیان کردن، مودبانه برخورد کردن و... بنابراین دعایی را که خداوند وعده داده است به اجابت می‌رساند باید درخواست و دعا کردن بنده، باید طبق چهار چوب و آدابی صورت بگیرد از اینرو چندی از این آداب را از بیان قرآن کریم به سخن می‌آوریم.

آداب دعا از دیدگاه قرآن کریم

1. فقط خدا را خواندن و قطع امید از غیر او:

شخص مضطر کسی است که امیدش فقط به خدا باشد و از غیر او امیدی نداشته باشند چنانچه قبلا در سوره نمل آیه 62 خواندیم.

2. دعا به همراه عمل:

خداوند درخواست کسانی را که ایمان آورده و عمل‌های شایسته انجام می‌دهند را اجابت می‌کند چرا که در سوره شوری آیه 26 می‌فرماید: یَسْتَجِیبُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ

3. خدا را در حال بیم و امید خواندن:

برای اینکه از خداوند درخواست کنیم او را هم در حال امید و هم در حال بیم بخوانیم و در برابرش خاضع باشیم همان طور که حضرت زکریا و انبیاء این گونه خدا را می‌خواندند که خداوند در سوره انبیاء آیه 90 می‌فرماید: یَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً
پیوسته از ما در حال امید و بیم دعا و درخواست داشتند، و همواره در برابر ما خاضع و بیمناک بودند.

4. دعای توأم با اخلاص

خداوند در سوره مومن آیه 14 می‌فرماید: فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ
پس خدا را در حالی که طاعت و عقیده را برای او خالص کرده باشید بخوانید.

5. دعای توأم با تضرّع و مخفیانه

خداوند در سوره اعراف آیه 55 می‌فرماید: ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَةً
پروردگارتان را به تضرع و زاری و نهانی بخوانید

6. دعا در ساعاتی خاص

دعا کردن در هنگام سحر تا زمانی که خورشید بدمد بهترین وقت برای اجابت دعا است، و تمام درهای آسمان در آن اوقات مفتوح است و نسیم رحمت بر دعا کننده می‌وزد، و روزیهای خلائق تقسیم می‌شود، و حوائج بزرگ بندگان برآورده می‌شود؛ و خداوند در سوره انعام آیه 52 می‌فرماید: الذین یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِی کسانی را که پروردگار خود را صبحگاه و شامگاه می‌خوانند.

7. یقین داشتن به اجابت دعا

حضرت صادق علیه السلام فرمود: إِذَا دَعَوْتَ فَظُنَّ أَنَّ حَاجَتَکَ بِالْبَاب هر گاه دعا کردی گمان کن که حاجتت بر در خانه است. (15)

9- قبل از دعا بسم الله بگوییم:

پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: لَا یُرَدُّ دُعَاءٌ أَوَّلُهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم دعایی که اولش با بسم الله باشد رد خور ندارد. (16)

10- دعا همراه با صلوات:

حضرت صادق علیه السلام فرمود: لَا یَزَالُ الدُّعَاءُ مَحْجُوباً حَتَّی یُصَلَّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ (17)
پیوسته دعا محجوبست (و میانه آن و استجابتش حجاب و پرده‌ای حائل است) تا بر محمد و آلش صلوات فرستاده شود (که آنگاه پرده و حائل برطرف شود). دعا همراه اعتراف به گناهان باشد.

11- اصرار در دعا

امام صادق علیه السلام می‌فرماید: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ کَرِهَ إِلْحَاحَ النَّاسِ بَعْضِهِمْ عَلَی بَعْضٍ فِی الْمَسْأَلَةِ وَ أَحَبَّ ذَلِکَ لِنَفْسِهِ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُحِبُّ أَنْ یُسْأَلَ وَ یُطْلَبَ مَا عِنْدَه (18)
التماس و پافشاری مردم در برابر هم خوشایند ذات حق نیست، و همین التماس و پافشاری در برابر ذات حق محبوب و خوشایند او است. خداوند عز و جل دوست دارد که به پیشگاهش نیاز برند و حاجت بخواهند.

12- دعا با اسماء الهی

خداوند در سوره اسراء آیه 110 می‌فرماید: قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمنَ أَیًّا ما تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنی
بگو: اللَّه را بخوانید یا رحمان را بخوانید (اسمی را که بر ذات واجب یگانه واجد همه کمالات وضع شده، یا اسمی را که به لحاظ صفات او وضع شده) هر یک را بخوانید (اشاره بر یک ذات پاک است) زیرا برای او بهترین نام‌هاست (که برخی دلالت بر ذات و برخی بر صفات ذات و برخی بر صفات فعل دارد)

13- اعتراف به گناهان

امام صادق علیه السلام می‌فرماید: إِنَّمَا هِیَ الْمِدْحَةُ ثُمَّ الثَّنَاءُ ثُمَّ الْإِقْرَارُ بِالذَّنْبِ ثُمَّ الْمَسْأَلَةُ إِنَّهُ وَ اللَّهِ مَا خَرَجَ عَبْدٌ مِنْ ذَنْبٍ إِلَّا بِالْإِقْرَار (19)
راه درخواست و مسألت این است: ابتدا مدح و تمجید بعد ثنا و ستایش، بعد اعتراف به خطا کاری و معذرت و پوزش از گذشته‌ها، بعد درخواست حاجت. این را بدانید. به خدا سوگند که هیچ کس از قید گناهان خارج نمی‌شود، جز با اعتراف و معذرت‌خواهی.

14- دعا توأم با ستایش خداوند

نبی اکرم (صلی الله علیه و آله): می‌فرماید: إِنَّ کُلَّ دُعَاءٍ لَا یَکُونُ قَبْلَهُ تَمْجِیدٌ فَهُوَ أَبْتَرُ إِنَّمَا التَّمْجِیدُ ثُمَّ الدُّعَاءُ قُلْتُ مَا أَدْنَی مَا یُجْزِئُ مِنَ التَّمْجِیدِ قَالَ قَالَ اللَّهُمَّ أَنْتَ الْأَوَّل (20)
هر دعائی که قبل آن ثناء خدا نباشد ناقص است پرسیدم کمترین حد ثنا گفتن چیست؟ فرمود: خداوندا تو اوّلی که پیش از تو چیزی نباشد و آخری که بعد از تو چیزی نباشد و تو ظاهری که بالاتر از تو نباشد و تو پنهانی که از تو چیزی جدا نیست و تو عزیز و حکیمی.

نتیجه گیری:

در برابر مصیبتهایی که از طرف خداوند به انسان‌ها می‌رسد باید صبر را پیشه خود بسازد و برای اینکه از این سختی‌ها نجات یابد و به آرامش برسد راهی سریع‌تر و کارسازتر از صبر و تقوا پیشگی نیست. البته فراموش نشود شکر هم باید توأم با صبر باشد.
و بیشترین رابطه‌ایی که بین خداوند و بنده صورت می‌گیرد این است که در زمان مشکلات از خداوند طلب و درخواستهای زیادی دارد و این خواهش‌ها بهتر است به همراه آداب ویژه‌ایی باشد اینکه در اول با نام خداوند و صلوات بر محمد صلی الله علیه و آله و آل او شروع و خداوند را ستایش و به گناهانش اعتراف کند و به صورت تضرع و از روی اخلاص آن را بیان کند و از دعایی که می‌کند یقین به اجابت آن داشته باشد به گونه‌ایی که آن را در پشت در احساس کند.

پی‌نوشت‌ها:

1. علی مشکینی، تحریر المواعظ العددیة، 429
2. محسن، قرائتی، تفسیر نور، 1 / 240
3. سید رضی، نهج البلاغة، 199
4. محسن، قرائتی، تفسیر نور، 1 / 241
5. محمد محمدی، اشتهاردی، غم نامه کربلا، 142
6. علی، سلگی نهاوندی، ارشاد القلوب - ترجمه سلگی، 1 / 323
7. عبد الرزاق، گیلانی، مصباح الشریعة - ترجمه عبد الرزاق گیلانی، 545
8. محمد باقر بن محمد تقی، مجلسی، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، 64 / 243
9. عبد الرزاق، گیلانی، مصباح الشریعة - ترجمه عبد الرزاق گیلانی، 544
10. محدث عاملی- زین العابدین، کاظمی خلخالی، الجواهر السنیة - کلیات حدیث قدسی، 159
11. محمد باقر بن محمد تقی، مجلسی، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، 68 / 80
12. حسین، جناتی شاهرودی، آرام بخش دل داغدیدگان، 75
13. محسن، قرائتی، برنامه درسهایی از قرآن سال 68، 2
14. اسماعیل، مجد الادباء خراسانی، تسلیة العباد، 66
15. شیخ کلینی، اصول کافی، 2 / 473
16. محمد رضا، عطائی، مجموعه ورام آداب و اخلاق در اسلام، 78
17. شیخ کلینی، اصول کافی، 2 / 491
18. شیخ کلینی، اصول کافی، 2 / 475
19. شیخ کلینی، اصول کافی، 2 / 484
20. شیخ حسن فرزند شیخ طبرسی، مکارم الأخلاق، 308

منابع:
1. قرآن کریم
2. اشتهاردی، محمد محمدی، غم نامه کربلا، اول، تهران، نشر مطهر، 1377 ه ش.
3. جناتی شاهرودی، حسین، آرام بخش دل داغدیدگان، دوم، قم، نشر روح، 1380 ه ش.
4. سلگی نهاوندی، علی، ارشاد القلوب - ترجمه سلگی، اول، قم، ناصر، 1376 ه ش.
5. سید رضی، نهج البلاغة، اول، قم، هجرت، 1414 ه ق.
6. شیخ حسن فرزند شیخ طبرسی، مکارم الأخلاق، چهارم، قم، شریف رضی، 1370 ه ش.
7. شیخ کلینی، اصول کافی، دوم، تهران، اسلامیه، 1362 ه ش.
8. عطائی، محمد رضا، مجموعه ورام آداب و اخلاق در اسلام، اول، مشهد، آستان قدس، 1369 ه ش.
9. قرائتی، محسن، برنامه درسهایی از قرآن سال 68، بی‌چا، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا.
10. قرائتی، محسن، تفسیر نور، یازدهم، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، 1383 ه ش.
11. گیلانی، عبد الرزاق، مصباح الشریعة - ترجمه عبد الرزاق گیلانی، اول، تهران، پیام حق، 1377 ه ش.
12. مجد الادباء خراسانی، اسماعیل، تسلیة العباد، اول، قم، هجرت،1347 ه ش.
13. مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، دوم، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، 1403 ه ق.
14. محدث عاملی- کاظمی خلخالی، زین العابدین، الجواهر السنیة - کلیات حدیث قدسی، سوم، تهران، انتشارات دهقان، 1380 ه ش.
15. مشکینی، علی، تحریر المواعظ العددیة، هشتم، قم، الهادی، 1424 ه ق.